خبرگزاری مهر، گروه استانها- سمیه نوری: از صبح خیابانها شلوغ و دستههای عزاداری برخلاف روزهای گذشته از اول صبح به حرکت درآمدند، مراسم تاسوعای مانند هرسال در جوار شهدای کرمانشاه در حسینه شهدا برگزار شد.
به ورودی باب النبی (ص) که رسیدم حال و هوای آرامستان کاملاً حسینی بود و جمعیت زیادی در حال حرکت به سمت حسینه شهدا بود در مسیر حرکت صدای نوحه و مداحیها فضا را پر کرده بود و پرچمهای سیاهی که ارادت بازماندگان اهل قبور به اباعبداللهالحسین (ع) را نشان میداد به چشم میخورد به هر طرف که چشم میچرخاندم حاضران هر کدام به نحوی در حال عزاداری بودند، تقریباً سر هر مزار افرادی بودند که به واسطه شرکت در عزاداری روز تاسوعا سری به عزیزان از دست رفته خود نیز میزدند و صدای زیارت عاشورا و نجوای آنها به گوش میرسید.
نزدیک حسینه شهدا که رسیدم ایستگاه صلواتی برپا شده بود و مداحی گوش نوازی با آب و شربت از عزاداران پذیرایی میکردند، هوا گرم بود اما گویی مردم با جان و دل علاقمند به شرکت در مراسم هستند اصلاً انگار گرمای هوا و محرم برای این مردم تداعیگر ظهر کربلایی است که واقعه عاشورا را رقم زده.
به زمزمههای مردم هنگام نوشیدن آب که گوش بدهی «سلام بر حسین (ع)» نخستین چیزی است که میشنوی و این روزها نوشیدن آب بدون سلام و عرض ارادت به شهدای کربلا کار بسیار سختی به نظر میرسد، در حال و هوای خودم بودم و به دیوار رویه روی ایستگاه صلواتی تکیه داده بودم که شخصی با لباسهای تعزیه حضرت عباس (ع) در بین جمعیت میچرخید و با مشک و کاسه به مردم آب تعارف میکرد.
جوان خوش صدایی با صدای بلند با چند خط روضه و شعر حضرت عباس (ع) توجه همه را جلب کرد و پیرمرد ریش سفیدی که روی چهارپایه زیر سایبان ایستگاه صلواتی به لیوان آب در دست خودش نگاه میکرد و آرام و بی صدا اشک میریخت و ذکر یا حسین (ع) میگفت.
مراسم کم کم در حال شروع شدن بود و جمعیت به سمت ورودی حسینیه در حال حرکت بودند، پیر زن با کمک دخترش به سختی از پلهها بالا میرفت و هر پلهای که بالا میرفت زیر لب یا علی (ع) میگفت و مدد میجست.
حسینه پر بود از جمعیت خانمهای حاضر در مراسم و به رسم هرساله به نشانه عزاداری روی چادرهای خود گِل زده بودند و فضای مراسم به گونهای بود که انگار عزیزی از عزیزان خود را از دست داده و غرق در ماتم بودند.
کنار خانم میانسالی که همراه با دختر نوجوان خود با شانههای گلمالی شده در مراسم حضور پیدا کرده بودند نشستم در حال و هوای خودشان بودند و همراه با مداح مراسم زیارت عاشورا زمزمه میکردند و بعد از تمام شدند زیارت عاشورا یکی از خادمان سینی چایی را به سمت ما تعارف کرد.
با خانم میانسال گفتگویی کردم و از حال و هوایش در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: سالهای خیلی پیش در روستاهای اطراف کرمانشاه زندگی میکردیم و آن زمان پدرم در شبهای محرم روضه خوانی میکرد و مردم هرشب به منزل ما میآمدند و با استکانی چای در آخر مراسم پذیرایی میشدند و امروز این چای روضه طعم همان چایی را به یادم آورد.
وی از ارادت خود نسبت به حضرت عباس (ع) گفت و افزود: روضههای حضرت عباس (ع) همیشه برایم با بقیه روضه فرق داشته و هر وقت حاجت و گرفتاری داشتم با ادای نذری برای ایشان جواب گرفتم و روضه حضرت عباس (ع) دلتنگی خاص برایم داشته است.
خانم میانسال دست دختر نوجوانش را در دستش گرفت و شروع به نوازش کرد و ادامه داد: چند سال پیش دخترم بیماری سختی گرفته بود که حتی با مراجعه به پزشکان خوب استان تهران نمیتوانستند برای وی کاری انجام بدهند وقتی از همه جا ناامید شدم دست به دامن حضرت عباس (ع) و مادرشان حضرت ام البنین (س) شدم و روضه حضرت عباس گرفتم و با وساطتت ایشان شفای دخترم را از خدا خواستم.
وی خاطر نشان کرد: اگر بگویم معجزه بود دروغ نگفتهام اما صبح روز بعد از بیمارستان تماس گرفتند و خواستند برای رضایت یک عمل که احتمال زنده ماند و و مردن دخترم ۵۰ درصد بود به بیمارستان بروم با این حال به خدا توکل کردم و دلم را لطف و کرم ائمه اطهار (ع) قرص کردم و رضایت دادم و آماده عمل شد.
همچنان که اشک از چشمانش سرازیر شده بود و تسبیح خوش رنگش را بین انگشتانش میچرخاند، گفت: امروز این دخترم را وساطتت حضرت عباس (ع) دارم و هیچ وقت نمیتوانم از لطف و ارادتی که به ایشان دارم ذرهای کم کنم و هرسال محرم در روز تاسوعا روضه حضرت عباس (ع) در منزل ما برقرار است.
تاکنون توسل و درخواستهای زیادی به آقا حضرت ابوالفضل (ع) شده و هر بار که ماجرای هریک از توسل کننده را که میشنوم از مرام و معرفت این آقا بیشتر مطلع میشود اصلاً انگار قرار نیست کسی از در توسل ایشان دست خالی و شرمنده باز گردد.
مداح شروع کرد به روضه خواندن و دلها بدون مقدمه آماده عزاداری بود و نالهها از بین جمعیت زن و مرد فضای حسینیه را پر کرده بود ماجرایی وفاداری و ولایتمداری تا پای جان در دشت کربلا درسهای بزرگی نسل به نسل منتقل کرده و به ما میفهماند در سختترین شرایط چگونه باید از امام و ولایت بر حق زمانه خود باید دفاع کرد و پلی آن ایستاد.
روایت حضرت عباس روایت انتخاب راه درست از بیراهه و دشمن است روایتی که در آن از جز وفای به عهد و جز برادری و ولایتمداری نتیجهای نمیتوان گرفت روایتی که به ما یاد میدهد در آشوب زمانه حتی اگر با در جبهه باطل امان نامه برائت فرستاده شد نباید راه حق را رها کرد و پشت چشم بر مسیر صراط مستقیم بست.
مراسم روز تاسوعا تمام شد و نماز جماعت در حسینه شهدا با امامت آیت الله علما نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهر کرمانشاه برپا شد.
نظر شما